سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسجد نخستین (مرحله ی پایانی) :

سلام علیکم

اشاره :

صبح شبکه خبر سیمای جمهوری اسلامی ایران ، نشون داد که از سال 57 تا امسال جاده های کشور :"شش ، 6" برابر شده .

اینو برا این گفتم که همون مسیر رفت وبرگشتم برا بردن شما به ترمینال یا پایانه مسافربریم ، اگه نگم همش ، بیشترش تو همین شش برابره ، پس یادمون باشه این جاده ای که با ماشینم رو اون داریم میریم میایم ، همش زمان شاه که بقول استاد (1) مطهری در کتاب اقتصاد اسلامی (2) اون :"زن زابلی" م سهم داره ساخته نشده ، در حالیکه قبلا گفتم که ازش بپرسی ، هنوزم ، بزرگراه یعنی چی ؟ نهایتش بگه یعنی راه بزرگ دیگه ! یا بزرگترین راه دیگه ! و اتوبان ندیده باشه که تعریفی از اون داشته باشه و اونم :

... وکمال معرفت ... : نهج البلاغه ، خطبه ی نخستین .

در حد و اندازه تصدیقش ، تصدیق دیده شده .

ماشین نخستین :

در نوشته ی قبلی گفتم ماشین فقط ماشینی نیست که بدن مارو اینور و اونور و مثلا تو همین ایام نوروز به دیدار مثلا فک و فامیل در مثلا شهر دیگه می بره ، یا مثلا :"راهیان نور" رو به مثلا :"شلمچه" می بره و میاره ، و یا مثلا منو برد مشد و پای سخنرانی اول سال مقام معظم رهبری (3) ، یا اونی که متن کامل سخنرانی رو رفتم از اون گرفتم و در اینجا گذاشتم ، که جاده یا راه اینم اگه نگم سال 57 زده نشده بود ، ولی چن برابر شده !؟ خبر ندارم ! ولی اینقد خبر دارم که اگه شاه زده بود بازم با پول همون زن زابلیم بود و همشو از جیب خودش نذاشته بود ، که منتشو سرش بذاره !

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ ، ط (4) ... ، وَتِلْکَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَی أَنْ عَبَّدْتَ بَنِی إِسْرَائِیلَ !؟ ... .

چه رسه به اینکه منتشو سر ما میذاشت !

خب ، گفتم که پیش از ماشینی که بدن ما رو می بره و میاره ، این بدنه که مارو می بره میاره ، کدوم مارو ؟ خب بعنوان مثال :

من می بینم

رو ، خب حالا این من چی ؟ بعبارت دیگه سوار این من کدوم منِ منه ؟ چراکه کافیه گفته بشه :

من می شنوم !

و بخواد سوار بیناییم بشه ! یعنی ماشینش من بینا باشه ! در حالیکه ماشینش گوش بدنه ! و فرقی نمیکنه که بجای این من ، من بینا بخواد سوار من شنوا بشه ! در حالیکه ماشینش چشم بدنه !

خب ، حالا هرکی سوار ماشین خودش بشه ، و بعنوان مثال اون زن زابلیم ماشین داشته باشه ! تمام !؟

خب بعنوان اونی که تو غرب و انقلاب صنعتیش گفت :

من فکر می کنم

ماشین داره !؟ کدوم منشو سوار شده و راه افتاده میگه :

من هستم !؟

البته من متفکرش که زبون نداره ! نه اینکه نداره ! حالا میگم زبون در آوردنشو ! ولی اینی که گفته از دهنش در اومده ! که دهن مثلا :

من می شنوم

نیز هست ، و اختصاص به من متفکرم نداره ، مگه اینکه من ختم بشه به :

من فکر می کنم ، یا من می اندیشم !

و همونطور که در مرحله ی قبلی گفتم بزرگترم نداشته باشه ، من ، من نخستین ، نه آخرین منی که رو زمین قدم برمی داره پیاده یا سواره ، حالا یه زمانی سوار شتر مثلا می شد ، یا اسب و الاغ و ... و میرفت سفر و سفر مثلا نوروزی ، حالا با ماشین و رو مثلا راهی که از سال 57 تا حالا شش برابر شده .

زیرنویس :

1 – شهید .

2 – انتشارات حکمت ، که پس از انتشار بدستور حضرت امام رحمة الله علیه از بازار جمع شد ، البته با فشار جمعی از روحانیون در قم ، که من خودم با گوش خودم از دهان خود رییس اونا شنیدم و نقل قول نیست ! اونوقتی که منو در رابطه با انتخاباتی که که خود رییس نامزد شده بود و ... ، منو به دفترشون در اونجا فراخونده بود که بهشون گذارش داده بودن من برای رقیبشون  در دور دومم می خوام تبلیغ کنم ! و گزارشگرم ! اومده بود اونجا ! از مدرسه ای که با هم اونجا تدریس می کردیم ! و دید که من پرسیدم : " چرا جلوی کتاب استاد رو گرفتن ؟" و در پاسخها شنید که به امام گفته شده بود اگه جمع آوری نشه :"بیانیه" میدن !

3 – همین سیمای جمهوری اسلامی ایران شبکه خبر که خبر شش برابر شدن جاده و راهی رو نشونم داد .

 

4 – با صدای آ . 


خبر مایه
آمار وبلاگ

بازدید امروز :410
بازدید دیروز :2409
کل بازدید : 1341357
کل یاداشته ها : 1761


طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ